امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

امیرعلی قند عسل مامان و بابا

روز مادر

وقتی مادر میشی فارغ از همه کارای دنیا یه آدم دیگه میشی ... شبا تا صبح بیداری ولی روزا خسته نیستی ... انگار خدا بهت قدرتی مضاعف داده بعد از نه ماه انتظار و حمل جنین به جای خستگی پر انرژی و پر نشاطی... با هر خنده کودکت بال در میاری و تو ابرا پرواز میکنی... دیگه بوی بد مدفوع برات زننده نیست... نگران اینی که مبادا پای بچم بسوزه... وای چرا رنگ مدفوعش عوض شده؟ اگه بچت عطسه کنه دنیا رو سرت خراب میشه. وقتی کسی حتی عزیزترین کست به بچت کوچکترین غرولندی کنه دلگیر میشی و غصه دار... آخه اون نمیدونه که تو مادری مقدس ترین واژه بشریت... وقتی گردن میگیره، غلت میزنه، چهار دست و پا راه میره ، راه میره و ... از فرط خوشحالی نمیدونی چیکار بکنی به همه زنگ میزنی و ...
31 فروردين 1393

سال 93

پسره گلم یه عالمهههههههههههههههههههههه ازت معذرت میخوام بخاطر دیر گذاشتن عکسای عیدت. آخه اولاش سرگرم مهمونی بودیم و بعدشم که یه مسافرت بی برنامه پیش اومد تازه بدجوری مامانی درگیر پایان نامه اش شده . گل پسرم مامان رو میبخشی مگه نه ؟
30 فروردين 1393