بزرگ مرده کوچک الهی قربونه قد و بالات برم ... نویسنده : مامان و بابای امیرعلی 15:30 21 بهمن 1393 174 0 0 ادامه مطلب
اولین سرم پسرم تب کرده بودی بهت سرم زدن مامانی هم ازت عکس گرفت بعدشم که اومدیم خونه لباس نازک تنت کردم که گرمت نباشه ... نویسنده : مامان و بابای امیرعلی 15:27 21 بهمن 1393 1991 0 0 ادامه مطلب
جلسه دفاع پسرم مامانت بالاخره فوق لیسانسشو گرفت. اینم جلسه دفاع با استادا , بابایی،بابارسول، مامانی و دایی امیر ... نویسنده : مامان و بابای امیرعلی 13:33 6 دی 1393 221 0 0 ادامه مطلب
خوابیدن تو رختخواب بچگی مامانی تو خونه حمیده ماما ... نویسنده : مامان و بابای امیرعلی 13:27 6 دی 1393 288 0 0 ادامه مطلب
مامانی و بابارسول رفتن حج تمتع... عزیزم تو مراسم یه عالمه شیطونی کردی این عکسا مال برگشتن حاجی هاس و سوغاتیات. سوغاتی اصلی هم یه ماشین شارژی بود مبارکت باشه اینم از روز احسان که تو غذا خوری خواب بودی و اما سوغاتی هات... ... نویسنده : مامان و بابای امیرعلی 13:20 6 دی 1393 179 0 0 ادامه مطلب